کودکان استثنایی

کودکان استثنایی

در این وبلاگ مطالبی راجع به کودکان استثنایی درج می شود.
کودکان استثنایی

کودکان استثنایی

در این وبلاگ مطالبی راجع به کودکان استثنایی درج می شود.

موانع ارتباط اجتماعی ناشنوایان با جامعه و اثرهای آن

موانع ارتباط اجتماعی ناشنوایان با جامعه و اثرهای آن

 آیا از خود پرسیده‏ایم که ارتباط موجود در جامعه آن‏قدر صحیح و منطقی است که به قانونمندی ناشنوایان منجر شود؟ مگر نه اینکه یکی از مهم‏ترین اهداف آموزش به ناشنوایان، اجتماعی‏ کردن آنهاست.آیا به عنوان معلم ناشنوا و یا عضوی از جامعه با خود اندیشیده‏ایم که آیا ناشنوایان به هدف فوق دست یافته‏اند؟ و اگر نه علت آن چیست؟این مقاله به بررسی موانع ارتباط اجتماعی ناشنوایان با جامعه و اثرهای آن می‏پردازد.

ارتباط، معنی کلمة انگلیسی (COMMUNICATION) است و در اصطلاح، رفتاری دو جانبه و دو سویه را به شرط وجود بازخورد (FEED BACK) گواهی می‏دهد.

خوانندگان محترم این مقاله به این امر واقف هستند که قرن بیستم را قرن ارتباطات نامیده‏اند. اگرچه قرن ما از برخی جنبه‏های دیگر به نامهای دیگری همچون قرن اتم و قرن فضا نامیده‏ شده، اما به یقین از  بعد فرهنگی نام نیکویی بر این قر ن نهاده شده که همانا ”قرن ارتباطات ” است.

اصولاً روابط فرهنگی از عهد باستان، با ارتباط اقوام و اختلاط آنها حتی از راه جنگ بوجود آمده است. تمدن‏های کهن همچون سومر، آشور، لیدی، فنیقیه و مادها طی قرن‏ها مراوده و ارتباط به نوعی مبادلة فرهنگی دست یافتند، که به شکوفایی فرهنگها منتهی شده است. اختراع خط، اختراع پول، پدید آمدن اصول شهرسازی، و نهایتاً رسوخ این پیشرفتها به ملل دیگر، ناشی از ارتباط آنها چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح بوده است.

آنچه مایة تعجب است، قانونمند بودن آن جوامع است. سنگ نوشتة حمورابی پادشاه بابل گواه این مطلب است که نظم و انضباط اجتماعی در خور جامعة آن زمان، حاکم بوده، ولیکن اعمال قانون در گرو آگاهی جامعه از آن بوده است و الزاما‏ً ارتباط بین قانونگذار و رعایا می‏بایست برقرار می‏شده است، به این معنی که قانونگذار به وسیلة ارتباطات صحیحی که با مردم داشته، آنان را از محتوای قانون آگاه و از انجام اعمال خلاف قانون برحذر می‏داشته است.

اینجاست که رابطة ارتباطات با قانونمندی جوامع مشخص می‏شود و به عبارت علمی‏تر ارتباط صحیح، با قانونمندی جوامع ضریب همبستگی مثبت دارد.

در ادامة مطلب به ذکر مثالی می‏پردازیم که چندان بیگانه نیست. راننده‏ای که در محدودة بیمارستان قصد بوق زدن دارد، با رؤیت تابلو” بوق زدن ممنوع” از این کار صرف نظر می‏کند. رؤیت تابلو، نوعی برقرار کردن ارتباط بین رعایا و قانونگذار است که به قانونمندی و نظم اجتماعی منجر شده است.

 با بیان مطلب نسبتاً خلاصة فوق به اصل مطلب می‏پردازیم: گفتیم که ارتباطات صحیح اجتماعی به نظم و انضباط اجتماعی منتهی می‏شود، اما آیا از خود پرسیده‏ایم که ارتباط موجود در جامعه آن‏قدر صحیح و منطقی است که به قانونمندی ناشنوایان منجر شود؟

مگر نه اینکه یکی از مهم‏ترین اهداف آموزش به ناشنوایان،” اجتماعی کردن” آنهاست؟

آیا به عنوان معلم ناشنوا یا عضوی از جامعه با خود اندیشیده‏ایم که آیا ناشنوایان به هدف فوق دست یافته‏اند؟ و اگر نه، علت آن چیست؟

با عنایت به مضمون مطالب گذشته، یقیناً یکی از عوامل دست یافتن مربیان ناشنوایان و نیز خود ناشنوایان به هدف فوق نقص ارتباطی موجود در رفتارهاست.

بنابراین ناروانی‏های موجود در ارتباطات، دست یازیدن به اجتماعی شدن ناشنوایان و به تبع آن تعلیم و تربیت آنان را خدشه‏دار ساخته است. ذیلاً برخی از علل ناروانی ارتباط از بعد رفتاری را یادآور می‏شویم.

الف) رفتارهای ترحم آمیز

                این قبیل رفتارها معمولاً از ناحیة خانمها صورت می‏گیرد، چرا که خصلت ذاتی آنها شفقت و مهربانی و دلسوزی است، به خصوص خانمهای آموزگار و دبیر با برتری حس عاطفه که در نهاد ایشان است، معمولاً با منطق عاطفی با مسائل ناشنوایان برخورد می‏نمایند. افراد مذهبی جامعه نیز معمولاً در برخورد با ناشنوایان از این سبک رفتاری پیروی می‏کنند و ترحم به ناشنوایان را به عنوان فریضه دانسته، خود را به اصطلاح شریک غم آنها می‏دانند و معمولاً در حد استطاعت، برای رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی به ناشنوایان کمک می‏کنند.

                اگرچه رعایت رحم و انصاف در همه‏جا توصیه شده است و به ویژه در فرهنگ اسلامی ایرانی عاطفه نقش برجسته‏ای دارد، لکن باید توجه داشت که رعایت عدالت حکم می‏کند رفتارهای ترحم‏آمیز در حد و اندازة خود مورد استفاده قرار گیرد. از بعد آموزشی، ترحم بی‏مورد منجر به گستاخی، مظلوم‏نمایی، افت بازدهی تحصیلی، شکست جذبة معلمی و از همه مهم‏تر ایجاد حس حقارت در ناشنوایان خواهد شد. در مورد ایجاد حس حقارت می‏توان گفت که دانش‏‏آموز ناشنوا خود را موجودی که مستحق ترحم است، حس می‏کند. اینجاست که حتی در امتحانات نهایی با خواهش و التماس فراوان درخواست کمک کرده، استضعاف خود را یادآور می‏شود و این گناه نابخشودنی بر گردن

ب) رفتارهای اکراه‏آمیز

                گاهی خانواده‏های مرفه و حتی تحصیل کرده نوعی رفتار ناشی از دوری گزیدن از ناشنوایان را در پیش می‏گیرند، مثلاً چنانچه ناشنوایی در صف اتوبوس یا داخل آن است، با اکراه به او نزدیک می‏شوند، گویی از آن بیم دارند که ناشنوایی به آنها سرایت نماید. اگرچه دلایل متعدد می‏تواند تبیین کنندة رفتار آنها باشد، اما هرچه که هست ناروانی ارتباطی میان آن دسته از مردم و ناشنوایان می‏تواند برای هر دو گروه مشکل‏آفرین باشد. اولین مشکلی که ناشنوایان را تهدید می‏کند، افسردگی و دوری‏کردن آنها از جامعه است. چیزی که ما به عنوان معلم کودکان ناشنوا بارها دیده و شنیده‏ایم این است که دور شدن ناشنوایان از جامعه به فرایند جامعه‏پذیری آنها آسیب جدی رسانده است. اما باید توجه داشت که افسردگی خاطر ناشنوایان برای جامعه نیز مشکل آفرین خواهد بود و حداقل مشکلی که جامعه باید در این طریق تحمل نماید، هزینة بهداشت و درمان روانی آنهاست که اگرچه اعضای جامعه مستقیماً آن را نمی‏پردازند، اما به طور غیرمستقیم و به طرق مختلف از آنان اخذ می‏گردد.

ادامه دارد....

نظرات 4 + ارسال نظر
محسن یکشنبه 25 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ب.ظ http://helaleyari.blogfa.com

سلام .
مطالب خوبی داری خوشحال میشم که با هم لینک داشته باشیم .

شیاسی یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:07 ب.ظ http://www.shiyasi.persianblog.ir

سلام. واقعآ مطالب جالبی در وبلاگتان به چشم می خورند. انشاالله در مراجعات بعدی شاهد متن های آموزنده بیشتری باشیم. از وبلاگ اینجانب نیز که بی ارتباط با کودکان استثنایی نیست دیدن نموده و مارا از نظرات خود بهره مند سازید. با سپاس

نرسی دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:10 ق.ظ

با سلام و عرض ادب
ببخشید من تحقیقی داشتم در مورد افت تحصیلی کودکان استثنایی میشه کمکم کنید
منتظر تماستون هستم
تنکس

محسن پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 07:41 ب.ظ http://chokolat2000.blogsky.com/

مطالبت آموزنده است به ما هم سری بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد