کودکان استثنایی

کودکان استثنایی

در این وبلاگ مطالبی راجع به کودکان استثنایی درج می شود.
کودکان استثنایی

کودکان استثنایی

در این وبلاگ مطالبی راجع به کودکان استثنایی درج می شود.

اختـلالـهای رفـتاری وهیـجانی

اختـلالـهای رفـتاری وهیـجانی

تعریف:

اختلالهای رفتاری وهیجانی شامل رفتار وبروز هیجانهایی در کودکان ونوجوانان است که با سن آنها متناسب نیست، ‏‏با وضعیت فرهنگی آنها همخوانی ندارد وشرایط اخلاقی محیط زندگی این گونه رفتارهارا تایید نمی کند . این عدم تناسب در رفتارها وهیجانها بر زندگی عمومی فرد اثر می گذارد ونشانه های آن را در تحصیل زندگی اجتماعی زندگی شخصی ومحیط شغلی او می توان دید  . برخی از نشانه های اختلالهای رفتاری وهیجانی را در همه ی کودکان می توان دید ولی این نشانه ها در برابر فشارهای زندگی وناراحتیها به وجود می آید وموقت و زود گذر است . اختلالهای رفتاری وهیجانی دوام دارند وماندگار هستند ومعمولا در موقعیتهای مختلف زندگی مانند خانه، مدرسه، محل کار و محیطهای اجتماعی دیده می شوند . به علاوه روشهای مرسوم ومعمو ل تربیتی که پدر ومادر یا معلم برای کودکان خود انجام می دهند، درباره ی اختلالهای رفتاری وهیجانی بی  تاثیر است .  

 

شیوع :

تعداد این کودکان را در بین جمعیت کودکان مدرسه رو بسیار متفاوت گزارش کرده اند . در مدارس ایالات متحد امریکا که کودکان دارای اختلالهای رفتاری و هیجانی در مدرسه های عادی درس می خوانند، تا 2 درصد جمعیت مدارس را از این گروه دانسته اند . تحقیقات انجام شده نشان می دهد که حداقل 6 در صد کودکان دارای این دسته از مشکلات هستند . به هر صورت تعداد این افراد در جامعه و مدارس کم نیست و مشکلات آنها به حدی هست که خانواده ها و معلمان را  به جستجوی  کمک می کشاند وگاه به طور کامل درمانده می کند .

 

علتها :

درباره  اختلالهای رفتاری وهیجانی نیز مانند بسیاری از اختلالهای رایج دو دسته علت زیستی ومحیطی ذکر شده است . از عوامل زیستی می توان به نقش ارث ، عوامل عصبی  و عوامل بیو شیمیایی اشاره کرد. هر کدام از این عوامل به تنهایی می توانند باعث برخی اختلالها شوند . گاهی نیز دو یا چند عامل در شکل گیری اختلالی نقش بازی می کنند .

    از عوامل محیطی نامطلوب بودن محیط اولیه ی تربیتی ،  وجود الگوی پرخاشگری در بدو ورود به مدرسه ، طرد اجتماعی به وسیله ی هم سالان یا بزرگسالان به خصوص در شکل گیری اختلال سلوک ورفتار ضد اجتماعی ذکر شده است .    در زمینه ی خانواده نیز ارتباط با پدر ومادر و تعامل پدر ومادر با فرزندان در شکل دهی به رفتارها وهیجانهای کودک اثر قابل توجهی دیده شده است .

 

پرسشهای متداول مراجع به کم توانی ذهنی

 

 

 پرسشهای متداول مراجع به کم توانی ذهنی

 

اطلاعات دقیق و مفصل در بارهٌ تعریف انجمن کم توانی ذهنی آمریکا (AAMR) در سال 2002 از کم توانی ذهنی را کجا می توانم بدست آورم ؟

 

ویرایش دهم" کم توانی ذهنی : تعریف ،طبقه بندی و نظامهای حمایتی" ،تعریف سال 2002 انجمن کم توانی ذهنی آمریکا AAMR و نظام طبقه بندی مذکور را بطور دقیق و مفصل مورد بحث و بررسی قرار می دهد.این تعریف بیانگر اندیشه ها جدید در بارهٌ کم توانی ذهنی است و شامل ابزارها و راهبردهای مهم به منظور شناسایی کم توانی ذهنی به همراه اطلاعات دقیق و مفصل در باره تدوین یک برنامه فردی از حمایتهای فردی شده است.این تعریف در پایگاه اطلاع رسانی AAMR  در دسترس است.

 

تعریف رسمی  انجمن کم توانی ذهنی آمریکا AAMR  از کم توانی ذهنی چیست ؟

کم توانی ذهنی یک نوع ناتوانی است که با محدودیتهای عمده در عملکرد عقلانی و نیز رفتار سازشی آنگونه که در مهارتهای مفهومی ، اجتماعی و عملی پیداست ،مشخص می شود.این ناتوانی قبل از 18 سالگی تظاهر پیدا می کند. درک کامل و دقیق کم توانی ذهنی و از جمله فهم این موضوع که کم توانی ذهنی به حالت خاصی از عملکرد اشاره دارد که از کودکی شروع می شود ، می تواند ابعاد مختلفی داشته باشد و سخت تحت تاثیر مثبت حمایتهای فردی شده است. الگوی عملکردشامل شرایط و محیطی است که در آن ،فرد رفتار و تعامل دارد و این الگوی عملکرد نیازمند رویکرد و دیدگاهی چند بعدی و بوم شناختی است که نشانگر تعامل فرد با محیط و پیامد های این تعامل با توجه به استقلال ،ارتباطات ،مشارکت در انجمنها ،مشارکت در مدرسه و جامعه وفاه فردی است.

 

زمانیکه فردی دارای کم توانی ذهنی تشخیص داده می شود به هنگام تدوین برنامه حمایت فردی شده چه عواملی باید در نظر گرفته شوند؟

به هنگام استفاده از تعریف ،طبقه بندی و نظامهای حمایتی AAMR  متخصصین و سایر اعضای گروه باید :

1.        محدودیتها در عملکرد فعلی را با توجه به بافت فرهنگی فرد و همسالان وی ارزشیابی کنند.

2.       تفاوتهای فرهنگی و زبانی و همینطور عوامل ارتباطی ،حسی،حرکتی و رفتاری را در نظر بگیرند.

3.      در کنار محدودیتهای فردی نقاط قوت موجود را شناسایی کنند.

4.       محدودیتها را آنگونه توصیف کنند که یک برنامه فردی شده از حمایت های مورد نیاز برای آنها قابل تدوین باشد.

5.      برای بهبود عملکرد فرد دارای کم توانی ذهنی حمایتهای فردی مناسب را ارائه کنند.

 

ناتوانی چیست ؟

ناتوانی به محدودیتهای فردی اطلاق می شود که در کوشش برای رفتار در جامعه نقص یا محدودیتی اساسی را نشام می دهد.یک ناتوانی باید در بافت محیط ،عوامل محیطی و نیاز به حمایتهای فردی شده ، مورد ملاحظه قرار گیرد.

 

هوش چیست ؟

هوش به یک توانایی ذهنی عمومی اطلاق می شود . هوش شامل توانایی استدلال ،برنامه ریزی ،حل مسائل ،تفکر انتزاعی ،درک افکار پیچیده ،یادگیری سریع و یادگیری از تجارب است. گرچه این چه تعریف کامل نیست اما هوش با استفاده  از نمرات  ضریب هوشی (IQ)بدست آمده از آزمونهای استاندارد ارائه شده بوسیلهٌ یک متخصص آموزش دیده ارائه می شود.با توجه به ملاک عقلانی برای تشخیص کم توانی ذهنی ،این اختلال عموماٌ در صورتی محرز می شود که فرد در یک آزمون ،نمره IQ یی در حدود 70 یا پایین تر داشته باشد.

نمره IQ ی بدست آمده همیشه باید در پرتو خطای استاندارد اندازه گیری ،تناسب و همخوانی با نحوه اجرای آن مورد بررسی قرار گیرد.در حالیکه خطای استاندارد اندازه گیری برای اغلب آزمونهای IQ تقریبا 5 است ،اما سقف آن تا 75 نیز ممکن است افزایش پیدا کند. این نمره ،با توجه به خطای استاندارد اندازه گیری در حدود 2 انحراف استاندارد پایین تر از میانگین است.اما ذکر این نکته حائز اهمیت است که نمرهٌ IQ تنها یک جنبه از تشخیص کم توانی ذهنی است.محدودیتهای عمده در مهارتهای سازشی و شواهد و قرائن حاکی از بروز ناتوانی پیش از 18  سالگی نیز دو جز مهم دیگر تشخیص کم توانی ذهنی هستند.

 

رفتار سازشی چیست ؟

رفتار سازشی مجموعه ای از مهارتهای مفهومی ،اجتماعی و عملی است که افراد یادگرفته اند و به این ترتیب با توجه به آنها در زندگی روزمره رفتار مناسبی دارند.محدودیتهای عمده در رفتار سازشی به  زندگی روزمرهٌ فرد تاثیر می گذارند و توانایی پاسخدهی وی را به یک موقعیت خاص یا محیط تحت تاثیر قرار می دهد.محدودیتها در رفتار سازشی با استفاده از آزمونهای استاندارد شده ای که بر روی جمعیت کلی شامل افراد دارای ناتوانی و افراد عادی هنجار شده اند ،قابل تعیین هستند. در این مقیاسهای استاندارد شده ،محدودیتها ی عمده در رفتار سازشی ،از لحاظ عملی بصورت عملکردی تعریف می شوند که حداقل 2 انحراف استاندارد پایین تر از میانگین را در یکی از موارد زیر داشته باشند: (الف)یکی از سه نوع رفتار سازشی که در پی ادامه می آید : مفهومی ،اجتماعی ،یا عملی؛ (ب)نمرهٌ کلی در یک مقیاس استاندارد شده از مهارتهای مفهومی ،اجتماعی و عملی.

 

به عنوان نمونه مهارتهای رفتاری سازشی (انطباقی)شامل چه مواردی هستند؟

مهارتهای مفهومی :

زبان دریافتی و بیانی

خواندن و نوشتن

مفاهیم پولی

خودگردانی

 

مهارتهای اجتماعی :

بین فردی

مسئولیت پذیری

خود پنداره

ساده لوحی(احتمال فریب خوردن)

خام اندیشی

پیروی از مقررات

اطاعت از قوانین

اجتناب از قربانی شدن

 

مهارتهای عملی :

فعالیتهای شخصی در زندگی روزمره از قبیل خوردن ،لباس پوشیدن ،تحرک و توالت رفتن و نظافت.فعالیتهای ابزاری در زندگی روزمره از قبیل آماده کردن غذا ،مصرف دارو ،استفاده از تلفن ،مدیریت مالی یا پولی ، استفاده از وسائط نقلیهٌ عمومی و فعالیتهای خانه داری.

مهارتهای حرفه ای و شغلی

حفظ یک محیط سالم وامن

 

;حمایت ها شامل چه مواردی می شوند؟

در حدود 15 سال پیش مفهوم حمایت ها مطرح شد و شیوه توانبخشی و ارایه خدمات آموزشی به اشخاص کم توان ذهنی را دگرگون ساخت در رویکرد حمایت ها به جای آنکه فرد را در طبقه های تشخیصی موجود  بگنجانید و او را وادار کنید تا از مدل های خدماتی موجود استفاده  کند، ابتدا نیازهای خاص فرد ارزیابی و پس از آن راهبردها ،خدمات و حمایتهایی به فرد ارایه می شود تا عملکرد وی بهبود یابد.در این رویکرد تغییر نیازهای فرد و شرایط  محیطی در اثر گذشت زمان نیز مد نظر است در دستنامه انجمن آمریکایی کم توانی ذهنی که در سال 1992 تهیه شده موضوع حمایتها بعنوان یک نو آوری مطرح بود که در سامانه ای که در سال 2002 تهیه شده نیز موجود است. در سال 2002 حمایتها بسیار گسترش یافته و کیفیت آنها بهتر شده که نشان از پیشرفتها ی چشمگیر ی دارد که در دهه گذشته روی داده است.

حمایتها منابع و راهبردهای فردی هستند که برای تقویت رشد ،آموزش ،علایق و رفاه فردی که دچار کم توانی ذهنی است ضروری می باشد.حمایت ها را یک والد ،دوست، معلم ،روانشناس ،دکتر یا هر فرد یا موسسه با صلاحیتی می تواند ارایه دهد.

 

چرا حمایت ها اهمیت دارند؟

تدارک حمایت های متناسب با فرد می تواند عملکرد فردی را بهبود بخشد ،خود مختاری و مشارکت اجتماعی را افزایش دهد و رفاه اشخاص کم توان ذهنی را بیشتر کند.یکی از بخشهای مهم رویکردهای مبتنی بر فرد توجه به حمایتها بعنوان شیوه ای برای بهسازی آموزش ،اشتغال ،تفریح و محیط زندگی کم توانان ذهنی است .

 

حمایتهای ضروری را چگونه تعیین می کنید ؟

انجمن آمریکایی کم توانی ذهنی توصیه نموده که دست کم در 9 حیطه اصلی یعنی رشد ، آموزش و تحصیل ،امور زندگی در منزل ،زندگی اجتماعی، اشتغال ،بهداشت و ایمنی ،رفتار ،اجتماع ،حفاظت و مسایل حقوقی نیازهای حمایتی فرد باید تحلیل گردد. موارد خاص مربوط به حیطه ها و فعالیتهای حمایتی کدامند؟

 

فعالیتهای رشدی

فراهمآوری فرصتهایی برای رشد جسمی که شامل هماهنگی چشم و دست مهارتهای حرکتی ظریف و درشت است.فراهم آوری فرصتهایی برای رشد شناختی نظیر استفاده از واژه هاو تصویرها به منظور بازنمایی جهان و استدلال منطقی در مورد رویدادهای واقعی می شود.فراهم آوری فعالیتهای رشدی اجتماعی و عاطفی که باعث تقویت حس اعتماد ،خود مختاری  و قوه ابتکار می شود.

 

فعالیتهای آموزشی و تحصیلی

تعامل با مربیان ،معلمان و شاگردان و دانش آموزان دیگر

مشارکت در تصمیم سازی در زمینه فعالیتهای تمرینی و آموزشی

یادگیری و بکارگیری راهبردهای مشکل گشایی

بکار گیری فناوری برای یادگیری

یادگیری و استفاده از دروس کاربردی (درک علایم و تابلوها ،حساب، باقیمانده پول و مواردی از این دست )

یادگیری و استفاده از مهارتهای خود مختاری

فعالیتهای زندگی در منزل

استفاده از دستشویی/توالت

رخت شویی و نگهداری لباسها

آشپزی و غذا خوردن

خانه داری و نظافت منزل

لباس پوشیدن

استحمام و توجه به بهداشت فردی و آراستگی ظاهری

کار با لوازم منزل و استفاده از فناوری موجود در منزل

شرکت در فعالیتهای اوقات فراغت در منزل

فعالیتهای مربوط به زندگی اجتماعی

استفاده از وسایل حمل و نقل  عمومی

شرکت در فعالیتهای تفریحی و فعالیتهای مربوط به اوقات فراغت

سر زدن به دوستان و خانواده

خرید کردن

تعامل با آدمهای محل زندگی

استفاده از ساختمانها و محیط های همگانی

فعالیتهای مربوط به اشتغال

یادگیری و بکارگیری مهارتهای ویژه شغلی

تعامل با همکاران

تعامل با سرپرستان

انجام سریع و با کیفیت و ظایف شغلی

تغییر و ظایف شغلی

دسترسی و دستیابی به کمکها و امکانات مداخله ای در زمان بحران

فعالیتهای مربوط به سلامت و ایمنی

دسترسی و دستیابی به خدمات درمانی

دارو خوردن

پرهیز از خطرهایی که به ایمنی و سلامت فرد آسیب می رساند

ارتباط با مراقبان بهداشتی

دسترسی به خدمات اضطراری

حفظ رژیم غذایی

حفظ سلامت بدن

حفظ سلامت روانی/وضعیت هجانی مطلوب

فعالیتهای رفتاری

یادگیری مهارتها یا رفتاری های خاص

یادگیری و اتخاذ تصمیم های مناسب

دسترسی و دستیابی به درمان مشکلات روانی

دسترسی و دستیابی به درمان اعتیاد به سو مصرف مواد

گنجاندن توجیحات فردی در فعالیتهای روزانه

حفظ رفتار جامعه پسند در اجتماع

مهار خشم و پرخاشگری

فعالیتهای اجتماعی

معاشرت داشتن با اعضا خانواده

شرکت در فعالیتهای تفریحی و اوقات فراغت

اتخاذ تصمیم های جزئی مناسب

معاشرت با اشخاصی غیر از اعضا خانواده

دوست یابی وحفظ دوستی

بیان نیازهای شخصی به دیگران                                                                                           او هم می تواند

داشتن روابط عاشقانه و صمیمی

کمک کردن و پذیرفتن کمک

فعالیتهای حفاظتی و حقوقی

مدیریت مالی و سرمایه های شخصی

جلوگیری از سو استفاده

احقاق حقوق قانونی و انجام مسئولیت های قانونی

عضویت و مشارکت در سازمانهای حمایتی/خود حمایتی

دستیابی به خدمات حقوقی

انجام کارهای بانکی و نقد کردن چک

 

آیا انجمن آمریکا کم توان ذهنی همیشه همین تعریف را از کم توانی ذهنی ارایه داده است ؟

اینطور نیست زیرا انجمن آمریکایی کم توانی ذهنی از سال 1908 تاکنون 10 بار تعریف کم توانی ذهنی را تغییر داده است .هرگاه اطلاعاتی تازه مطرح شده یا تغییراتی در کارهای بالینی  رخ داده  یا در زمینه پژوهش علمی دگرگونی هایی پیش آمده ،تعریف کم توان ذهنی تغییر کرده است.در دهمین چاپ کتاب کم توانی ذهنی ،تعریف ،طبقه بندی و سامانه های حمایتی نسبت به چاپ سال 1992 این کتاب به صورتی جامع روز آمد شده و در این رشته و به هر کسی که با کم توانان ذهنی سروکار دارد،اطلاعات مهم و تازه ،ابزارها و راهبردهایی را ارایه می دهد .

 

علتهای ابتلا به کم توانی ذهنی کدامند؟

علتهای ایجاد کم توانی ذهنی را میتوان به عوامل خطر آفرین زیستی پزشکی ،اجتماعی، رفتاری و تربیتی تقسیم کرد که در طی زندگی فرد و یا در طی نسلهایی از والد به کودک، با هم در تعامل هستند.عوامل زیستی پزشکی به فرایندهای زیستی نظیر اختلالهای ژنتیکی یا تغذیه مربوط است.عوامل اجتماعی به تعامل خانواده و اجتماع مانند تحریک کودک و واکنش گری بزرگسالان مربوط می شود.عوامل رفتاری به رفتارهای آسیب زا مانند اعتیاد مادر به سو مصرف مواد مربوط می شود.

عوامل تربیتی به دسترس پذیری به حمایتهای خانوادگی و تحصیلی مربوط است که رشد روانی را تقویت می کند و مهارتهای سازگاری را افزایش می دهد.عواملی که در یک نسل وجود دارد می تواند بر دستاوردهای نسل بعد از خود اثر بگذارد.با شناخت علتهای بین نسلی می توان برای پیشگیری از اثرات عوامل خطر ساز ،یا معکوس سازی تاثیر آنها از حمایتهای مناسب استفاده کرد.

 

تهیه کننده : گروه کم توانی ذهنی و چند معلولیتی

باورهای ناصحیح در مورد کم توانی ذهنی

 

باورهای ناصحیح در مورد کم توانی ذهنی

 

باور ناصحیح1: کم توانی ذهنی همان "بیماری"روانی است.

واقعیت آن است که :کم توانی ذهنی به معنای آن است که رشد ذهنی فرد در سطحی پایین تر از حد متوسط است.افراد دارای کم توانی ذهنی ممکن است مشکلاتی در یادگیری و در سازگاری اجتماعی داشته باشند. ولی آنها می توانند یاد بگیرند.با مداخله و آموزش مناسب ،آنها

 می توانند زندگی رضایت بخش و مفیدی در جامعه داشته باشند.

 

باور ناصحیح 2:کم توانی ذهنی یک بیماری مسری است.

واقعیت آن است که :کم توانی ذهنی یک بیماری نیست و مطمئنا" نیز مسری نیست.کم توانی ذهنی یک وضعیتی است که به علت تغییر یا آسیبی که بر روی مغز یا سیستم عصبی در حال رشد   می گذارد ،فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.

 

باور ناصحیح 3 : افرادی که دارای کم توانی ذهنی شدید و عمیق هستند ، برای حفظ امنیت خود و جامعه باید در مراکز خاصی نگهداری شوند.

واقعیت آن است که :تلاش هایی که در جهت آموزش های نظام مند انجام گرفته اند ،ثابت کرده اند که اکثر افراد با کم توانی ذهنی شدید و عمیق نیز می توانند یاد بگیرند که نیازهای اولیهً خود را بر طرف نمایند. بسیاری از آنها می توانند کارهای مفید را با کمک انجام دهند و بنابراین

 می توانند خودشان را با الگو های طبیعی زندگی وفق دهند ..ثابت شده است که کارآمدترین محیط برای یادگیری و رشد تمام افراد محیطی است که در داخل خود جامعه است و فضایی مشابه فضای خانواده از نظر مراقبت و پرورش بر آن حاکم است.

 

باور ناصحیح 4: آموزش های تحصیلی و شغلی کمکی به افرادی که دارای کم توانی ذهنی هستند ،نمی کنند.

واقعیت آن است که : اکثر افراد دارای کم توانی ذهنی ،هر چند با سرعت کند تر ،ولی توانایی یادگیری دارند،و قادر هستند که  با حداقل حمایت یا بدون هیچگونه خدمات حمایتی در جامعه زندگی کنند.بر روی مداخلهٌ زود هنگام تاکید زیادی گذاشته می شود،زیرا ثابت شده است که هر چقدر زودتر تشخیص داده شود که فردی دارای کم توانی ذهنی است و هر چقدر زودتر نیز برنامه های مناسب شروع شوند،این افراد برای داشتن یک زندگی معنی دار در جامعه از توانایی و قابلیت بیشتری برخوردار خواهند بود.برنامه های حرفه ای به ارائهٌ خدمات متنوعی برای آماده کردن افراد برای اشتغال می پردازند. از این طریق آنها می توانند یک حرفه را یاد بگیرند یا از کمک اشتغال حمایتی برای آماده شدن برای پیدا کردن یک شغل در یک محیط کار رقابتی بهره مند شوند.

 

باور ناصحیح 5 : ما نمی دانیم که چه چیزی منجر به کم توانی ذهنی می شود و نمی توان از آن پیشگیری کرد.

واقعیت آن است که : کم توانی ذهنی ناشی از هر گونه عاملی است که به رشد مغز قبل یا حین تولد یا در دوران اولیه کودکی آسیب می رساند.بیش از 250 عامل کشف شده اند ولی این تعداد عوامل مسئول تنها یک –چهارم از علل کم توانی ذهنی هستند.شناخته شده ترین این عوامل عبارتند از : سرخجه در زنان باردار ،مننژیت ،توکسوپلاسموز ،عامل ارهاش(Rh)، و ناهنجاری های کروموزومی مثل نشانگان دان ،در پاره ای از موارد می توان از کم توان ذهنی پیشگیری کرد.بعضی از راهبردهای پیشگیری شامل موارد زیر هستند :

·        وجود مراقبت خوب قبل و بعد از تولد برای مادر و کودک.

·        بهبود تغذیه در زنان باردار و اطفال .

·        اجتناب از استفاده از داروها و الکل در حین بارداری.

·        غربالگری نوزادان برای تشخیص اختلالاتی مثل کم کاری تیروئید (هیپو تیروئیدیسم) و فنیل کیتونوریا (PKU).

·        غربالگری و واکسن مادران برای پیشگیری از اثر عامل ارهاش (Rh)خون .

·        استفاده از صندلی های کودک و بستن کمربند صندلی برای جلوگیری از افتادن و ضربه به سر.

·        غربالگری برای مسمومیت با سرب برای تمام کودکان زیر 5 سال.

 

                                                           کودکان استثنایی هم حق حیات دارند

 

 

فرد دارای کم توانی ذهنی در وهلهٌ اول یک انسان است.او همان نیازها و خواسته هایی را دارد که دیگران دارند.با او به عنوان یک انسان برخورد کنید.توانایی های او را بشناسید، و نه ناتوانی هایش را.